امشب باران رویای مرا کامل کرد...
از سر شب تو بودی شعر بود موسیقی بود ...و یک حجم آبی که در حوالی احساسم قدم می زد و باران نیمه شب تابستان وای چقدر شوق دارم موسیقی باران روحم را نوازش می دهد ... کنار پنجره ام و گویی بوی خاک مرا مست کرده است چه حس خوبی دارم چقدر پر شده ام از تو ... و چقدر خالی از نبودنت... چقدر بارانی ام چقدر سکوت دارم آری آسمان را می خواهم...ابر را ... باران را ... و تو را... دوباره پاییز عشوه گری هایش را قبل از آمدنش شروع کرده خوب فهمیده چقدر منتظرش هستم به خاطر همین دلبری می کند... |
About![]()
دل من این پرنده ی صحرا آسمانش را در چشمان تو یافته است . آنها گهواره ی بامداد و ملکوت ستارگانند. ترانه های من در اعماق آنها گم شده است . بگذار در آن آسمان در بی کرانگی غمناک آن به پرواز درآیم ىگذار ابر های آن را بشکافم و در آفتاب آن بال بگشایم
Home
|
| |
نام : | |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 86
بازدید هفته : 139
بازدید ماه : 245
بازدید کل : 169083
تعداد مطالب : 546
تعداد نظرات : 115
تعداد آنلاین : 1