عاشق

میخواهم پرواز کنم

 روزگاری عاشق دريا شدم

عاشق يک رنگی و  نجوا شدم

عاشق عشقی که با من يار بود

عاشقم بود و دلم غم خوار بود

روزگاران می گذشت و من همان طور عاشقش

عاشق عشقی که بودم قایقش

ناگهان طوفان عشقش ساز شد

قلب من از غصه ها سر باز شد

کشتی عشقم ز ساحل دور گشت

موج خوشبختی درونم کور گشت

ساعقه آمد به قلب من فرود

هرچه در قلب داشتم، او برده بود

دل دگر عاشق نخواهد شد خدا !!!

این دلم از دست رفته، نابود گشته ای خدا !!!

 



+نوشته شده در دو شنبه 28 آذر 1390برچسب:,ساعت1:34توسط نادیا | |