خبر

میخواهم پرواز کنم

خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
نخواست او به من خسته بی گمان برسد

شكنجه بیشتر از این؟ كه پیش چشم خودت
كسی كه سهم تو باشد به دیگران برسد

چه می كنی؟ اگر او را كه خواستی یك عمر
به راحتی كسی از راه ناگهان برسد

رها كنی برود از دلت جدا باشد
به آن كه دوست ترش داشته به آن برسد

رها كنی برود و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد

گلایه ای نكنی بغض خویش را بخوری
كه هق هق تو مبادا به گوششان برسد

خدا كند.. نه ... نفرین نمی كنم... نكند
به او كه عاشق او بوده ام زیان برسد

خداكند فقط این عشق از سرم برود
خداكند كه فقط زود آن زمان برسد.

                                               نجمه زارع


 



+نوشته شده در جمعه 14 بهمن 1390برچسب:,ساعت21:3توسط نادیا | |