محال

میخواهم پرواز کنم

 

 

با بغض تر؛ خيال تو را گريه مي كنم
بوسيدن محال تو را گريه ميكنم

وقتي تمام ثانيه ها غرق پوچيند
كم بودن مجال تو را گريه مي كنم

شب، چشم بسته تا كه نبيند تو رفته اي
من مانده وصف و حال تو را گريه مي كنم

وقتي در ادعا همه افراط ميكنند
من شرح اعتدال تو را گريه مي كنم

تحريم عشق مي شكند در مصاف عقل
ترديد بي زوال تو را گريه مي كنم

دلخسته از تمام خيالات هرزه گرد؛
اندوه بي مثال تو را گريه مي كنم

در حسرت عبور تو از كوچه ي خيال
انديشه ي زلال تو را گريه ميكنم



((راشين گوهر شاهي))



+نوشته شده در جمعه 28 بهمن 1390برچسب:,ساعت16:57توسط نادیا | |